1 . سرپایی 2 . سیار
[صفت]

ambulant

/ambuˈlant/
غیرقابل مقایسه

1 سرپایی

  • 1.Die meisten Patienten bevorzugen eine ambulante Behandlung.
    1. اکثر بیمارها، یک درمان سرپایی را ترجیح می‌دهند.

2 سیار مهاجر

  • 1.Ambulanter Handel bezeichnet eine Handelsform, bei der der Verkäufer direkt zu oder in die Nähe seiner Kunden reist.
    1. فروشنده دوره‌گرد یک گونه از تجارت را نشان می‌دهد که فروشنده در آن درست در کنار و یا در نزدیکی مشتری‌هایش سفر می‌کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان