خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . در معرض چیزی قرار دادن
[فعل]
aussetzen
/ˈaʊszˌɛtsən/
فعل گذرا
[گذشته: setzte aus]
[گذشته: setzte aus]
[گذشته کامل: ausgesetzt]
[فعل کمکی: haben ]
صرف فعل
1
در معرض چیزی قرار دادن
jemanden/sich/etwas etwas (Dat.) aussetzen
کسی را/خود را/چیزی را در معرض [مورد] چیزی قرار دادن
1. Wenn du schweigst, setzt du dich dem Verdacht aus.
1. وقتی که سکوت میکنی، خودت را مورد سوءظن قرار میدهی.
2. Wir sind ständig radioaktiver Strahlung ausgesetzt.
2. ما دائماً در معرض تشعشعات رادیواکتیو قرار داریم.
تصاویر
کلمات نزدیک
außer frage
aussagekräftig
ausreifen
ausleihe
auslandsschule
austauschschüler
autobahnpolizei
autoverkehr
badelandschaft
bademode-sortiment
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان