خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پیامد
[اسم]
die Auswirkung
/ˈaʊ̯svɪʁkʊŋ/
قابل شمارش
مونث
[جمع: Auswirkungen]
[ملکی: Auswirkung]
1
پیامد
تأثیر، عواقب
مترادف و متضاد
Folge
Konsequenz
1.Die Auswirkungen des Krieges auf die Bevölkerung waren verheerend.
1. پیامدهای جنگ بر مردم، ویرانکننده بود.
2.Die höheren Ölpreise werden wirtschaftliche Auswirkungen haben.
2. قیمت بالای نفت، تأثیرات اقتصادی خواهد داشت.
تصاویر
کلمات نزدیک
auswirken
auswildern
auswertung
auswerten
auswerfen
auswuchs
auswuchten
auswählen
auswärtig
auswärts
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان