خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سوال کردن
[فعل]
befragen
/bəˈfʀaːɡn̩/
فعل گذرا
[گذشته: befragte]
[گذشته: befragte]
[گذشته کامل: befragt]
[فعل کمکی: haben ]
صرف فعل
1
سوال کردن
سوال پرسیدن
1.Der Richter befragte die Zeugen.
1. قاضی از شاهدها سوال کرد.
2.Die Polizei befragte den Mann.
2. پلیس از مرد سوال پرسید.
تصاویر
کلمات نزدیک
befolgung
befolgen
beflecken
befindlichkeit
befindlich
befragte
befragung
befreien
befreier
befreit
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان