خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پرفروش
[اسم]
der Bestseller
/ˈbɛstˌzɛlɐ/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: Bestseller]
[ملکی: Bestsellers]
1
پرفروش
مترادف و متضاد
Verkaufsschlager
1.Sein Roman hat das Potenzial, ein Bestseller zu werden.
1. رمان او پتانسیل پرفروششدن را داشت.
2.Sie hat mehrere Bestseller ins Deutsche übersetzt.
2. او (کتابهای) پرفروش زیادی را به آلمانی ترجمه کردهاست.
تصاویر
کلمات نزدیک
bestreuen
bestreiten
bestreichen
bestrebung
bestreben
beständig
beständigkeit
bestärken
bestätigen
bestätigung
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان