خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . درخواستکننده
[اسم]
der Bewerber
/bəˈvɛʁbɐ/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: Bewerber]
[ملکی: Bewerbers]
[مونث: Bewerberin]
1
درخواستکننده
1.Der Bewerber erfüllte alle unsere Voraussetzungen.
1. درخواستکننده تمامی پیشنیازهای ما را برآورده کرد.
2.Die Anzahl von Bewerbern war erstaunlich.
2. تعداد درخواستکنندگان حیرتانگیز بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
bewerben
beweisen
beweisbar
beweis
bewegungslosigkeit
bewerbung
bewerbungsbrief
bewerbungsgespräch
bewerbungsmappe
bewerbungstraining
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان