خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . اداره کردن
2 . آماده کردن
[فعل]
bewirtschaften
فعل گذرا و ناگذر
صرف فعل
1
اداره کردن
2
آماده کردن
کشت کردن
تصاویر
کلمات نزدیک
bewirten
bewirken
bewilligung
bewilligen
bewertung
bewirtung
bewohnbar
bewohnen
bewohner
bewohnt
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان