1 . زیست‌شناس
[اسم]

der Biologe

/bˌɪoːlˈoːɡə/
قابل شمارش مذکر
[جمع: Biologen] [ملکی: Biologen] [مونث: Biologin]

1 زیست‌شناس

  • 1.Der bekannte Biologe wurd von seinem 13- jährigen Sohn ermordet.
    1. زیست‌شناس معروف توسط پسربچه 13 ساله‌اش به قتل رسید.
  • 2.Wir sind nicht Apothekern, oder Biologe, kein Arzt.
    2. ما داروشناس نیستیم، یا زیست‌شناس، دکتر هم نیستیم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان