خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مسدود کردن
[فعل]
blockieren
/blɔˈkiːʁən/
فعل گذرا
[گذشته: blockierte]
[گذشته: blockierte]
[گذشته کامل: blockiert]
[فعل کمکی: haben ]
صرف فعل
1
مسدود کردن
مانع شدن
مترادف و متضاد
sperren
1.Autos blockierten die Straße.
1. ماشینها خیابان را مسدود کردند.
2.Die Streikenden blockierten den Zugang zur Fabrik.
2. اعتصابکنندگان ورودی کارخانه را مسدود کردند.
تصاویر
کلمات نزدیک
blockade
block
blitzumfrage
blitzschnell
blitzen
blockschrift
blog
bloggen
blogpost
blogeintrag
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان