خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . فشار خون
[اسم]
der Bluthochdruck
/ˈbluːtˌhoːxdʁʊk/
غیرقابل شمارش
مذکر
[ملکی: Bluthochdruck(e)s]
1
فشار خون
1.Es gibt zwei Arten von Bluthochdruck.
1. دو نوع فشار خون وجود دارد.
2.Ich sollte meinen Bluthochdruck behandeln lassen.
2. من باید فشار خونم را مورد مداوا قرار بدهم.
تصاویر
کلمات نزدیک
bluterkrankheit
bluterguss
bluter
bluten
blutegel
blutig
blutprobe
blutserum
blutung
blähung
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان