خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . اردو
[اسم]
das Camping
/ˈkɛmpɪŋ/
غیرقابل شمارش
خنثی
[ملکی: Campings]
1
اردو
اردو رفتن، چادر زدن
1.Viele Leute interessieren sich für Camping.
1. خیلی از مردم به اردو رفتن علاقه دارند.
تصاویر
کلمات نزدیک
campen
camp
callgirl
callcenter
callboy
campingplatz
campingurlaub
campus
canasta
cannabis
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان