خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آشوب
[اسم]
das Chaos
/ˈkaːɔs/
غیرقابل شمارش
خنثی
[ملکی: Chaos]
1
آشوب
1.Am Flughafen herrscht Chaos.
1. آشوبی در فرودگاه به پا بود. [آشوب فرودگاه را فراگرفته بود.]
2.Was ist Chaos? Es ist jene Ordnung die man bei der Erschaffung der Welt zerstört hat.
2. آشوب چیست؟ هر نظمی که بشر برای ساخت زمین نابود کرده است.
تصاویر
کلمات نزدیک
chancenlos
chancengleichheit
chance
champion
champignoncremesuppe
chaot
chaotisch
charakter
charakterisieren
charakteristisch
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان