خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . باشگاه
[اسم]
der Club
/klʊp/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: Clubs]
[ملکی: Clubs]
1
باشگاه
1.Leute treffe ich im Country Club.
1. مردم را من در یک باشگاه تفریحی-ورزشی میبینم.
2.Wir versuchen neue Mitglieder für den Club anzuwerben.
2. ما تلاش میکنیم برای باشگاه اعضای جدید بگیریم.
تصاویر
کلمات نزدیک
clown
clooney
clique
clip
clever
clubbing
coach
coachen
cockpit
cocktail
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان