1 . گفت‌وگو کردن
[فعل]

diskutieren

/dɪskuˈtiːʀən/
فعل ناگذر
[گذشته: diskutierte] [گذشته: diskutierte] [گذشته کامل: diskutiert] [فعل کمکی: haben ]

1 گفت‌وگو کردن بحث کردن

مترادف و متضاد abhandeln bereden besprechen debattieren disputieren erörtern befehlen vorbeireden
  • 1.Ich will nicht mehr diskutieren.
    1. من نمی‌خواهم که بیشتر از این (دیگر) بحث کنم.
  • 2.Wir haben lange diskutiert, wie wir das Büro einrichten sollen.
    2. ما مدت‌ها بحث کردیم که چطور باید دفتر را راه بیندازیم.
  • 3.Wir haben stundenlang diskutiert.
    3. ما ساعت‌ها (با هم) بحث کردیم.
mit jemandem diskutieren
با کسی گفت‌وگو کردن
  • Ich möchte mit den Kollegen diskutieren.
    من می‌خواهم با همکاران گفت‌وگو کنم.
über etwas (Akk.) diskutieren
درباره چیزی گفت‌وگو کردن
  • 1. Bitte diskutieren Sie über das Thema.
    1. لطفاً راجع به موضوع گفت‌وگو کنید.
  • 2. Wann diskutieren Sie über das Angebot?
    2. کی راجع به پیشنهاد گفت‌وگو می‌کنید؟
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان