خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تنوع
[اسم]
die Diversität
/divɛʁziˈtɛːt/
غیرقابل شمارش
مونث
[ملکی: Diversität]
1
تنوع
گوناگونی
مترادف و متضاد
vielfalt
1.Diversität ist längst ein Marketing-Instrument.
1. تنوع مدتهاست ابزار بازاریابی است.
2.Für mich sind die wichtigsten Kriterien Diversität.
2. معیارهای مهم برای من گوناگوناند.
تصاویر
کلمات نزدیک
diszipliniert
disziplinieren
disziplin
distelfink
distel
dividende
dividieren
division
diät
diäten
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان