خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تهدید
[اسم]
die Drohung
/ˈdʁoːʊŋ/
قابل شمارش
مونث
[جمع: Drohungen]
[ملکی: Drohung]
1
تهدید
مترادف و متضاد
Drohwort
Mahnung
1.Die Polizei nahm die Drohungen sehr ernst.
1. پلیس تهدیدها را خیلی جدی گرفت.
2.Diese Drohung ist ernst zu nehmen.
2. این تهدید باید جدی گرفته شود.
تصاویر
کلمات نزدیک
drohne
drohend
drohen
drogist
drogerie
drollig
dromedar
drops
drossel
drosseln
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان