1 . خواندن
[فعل]

durchlesen

/ˈdʊʁçˌleːzn̩/
فعل بی قاعده فعل گذرا
[گذشته: las durch] [گذشته: las durch] [گذشته کامل: durchgelesen] [فعل کمکی: haben ]

1 خواندن کامل خواندن

  • 1.Ich möchte meinen Aufsatz durchlesen und die Fehler korrigieren.
    1. من می‌خواهم مقاله‌ام را بخوانم و اشتباهات را تصحیح کنم.
  • 2.Lies das bitte durch!
    2. لطفا این را کامل بخوان!
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان