1 . سابق
[صفت]

einstig

/ˈaɪ̯nstɪç/
غیرقابل مقایسه

1 سابق قبلی

مترادف و متضاد damalig ehemalig
  • 1.Das einstige königliche Gefängnis ist nun ein offizielles Gebäude.
    1. زندان سابق پادشاهی اکنون یک ساختمان اداری است.
  • 2.Der einstige Bezirk hat sich inzwischen zum anerkannten Kulturort entwickelt.
    2. محله سابق در این میان به یک مکان فرهنگی مطرح تبدیل شده ‌است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان