خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . سابق
[صفت]
einstig
/ˈaɪ̯nstɪç/
غیرقابل مقایسه
1
سابق
قبلی
مترادف و متضاد
damalig
ehemalig
1.Das einstige königliche Gefängnis ist nun ein offizielles Gebäude.
1. زندان سابق پادشاهی اکنون یک ساختمان اداری است.
2.Der einstige Bezirk hat sich inzwischen zum anerkannten Kulturort entwickelt.
2. محله سابق در این میان به یک مکان فرهنگی مطرح تبدیل شده است.
تصاویر
کلمات نزدیک
einstiegsdroge
einstieg
einstellungstest
einstellung
einstellig
einstimmen
einstimmig
einstrahlung
einstreichen
einstudieren
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان