1 . پیشرفت کردن 2 . توسعه دادن 3 . (به‌تدریج) پدید آمدن 4 . ابداع کردن 5 . از خود نشان دادن 6 . رشد کردن
[فعل]

sich entwickeln

/ɛntˈvɪkəln/
فعل بازتابی
[گذشته: entwickelte] [گذشته: entwickelte] [گذشته کامل: entwickelt] [فعل کمکی: haben ]

1 پیشرفت کردن پیش رفتن، شکل گرفتن

مترادف و متضاد Fortschritte machen sich mausern
sich gut/schnell/... entwickeln
خوب/سریع/... پیش رفتن [پیشرفت کردن]
  • 1. Das Projekt entwickelt sich gut.
    1. پروژه خوب پیش می‌رود.
  • 2. Unser Sohn entwickelt sich gut in der Schule.
    2. پسر ما در مدرسه، خیلی خوب پیشرفت می‌کند.

2 توسعه دادن تولید کردن (entwickeln)

etwas (Akk.) entwickeln
چیزی را تولید کردن
  • Die Maschine wurde ganz neu entwickelt.
    دستگاه به تازگی توسعه یافت.
einen Film entwickeln
فیلمی ظاهر کردن
  • Die Firma hat ein neues Produkt entwickelt.
    این شرکت یک محصول جدید تولید کرد.

3 (به‌تدریج) پدید آمدن به وجود آمدن

مترادف و متضاد entstehen erwachsen sich herausbilden
sich etwas aus etwas (Dat.) entwickeln
به‌تدریج چیزی از چیزی به وجود آمدن
  • aus der Raupe entwickelt sich der Schmetterling.
    به‌تدریج از کرم ابریشم پروانه به‌وجود می‌آید.

4 ابداع کردن اختراع کردن، ساختن (entwickeln)

مترادف و متضاد bauen erfinden hervorbringen schaffen
etwas (Akk.) entwickeln
چیزی را ابداع کردن [اختراع کردن]
  • 1. eine Maschine entwickeln
    1. ماشینی را اختراع کردن
  • 2. eine Methode entwickeln
    2. متودی را ابداع کردن

5 از خود نشان دادن پیدا کردن، شدن (entwickeln)

مترادف و متضاد entfalten zeigen
Mut/Energie entwickeln
شهامت/انرژی از خود نشان دادن

6 رشد کردن

مترادف و متضاد gedeihen reifen sprießen wachsen
sich gut/schnell/... entwickeln
خوب/به سرعت/... رشد کردن
  • Die Pflanze hat sich gut entwickelt.
    این گیاه خوب رشد کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان