خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . حل کردن
2 . حل شدن
[فعل]
entwirren
فعل گذرا و ناگذر
صرف فعل
1
حل کردن
2
حل شدن
(sich entwirren)
تصاویر
کلمات نزدیک
entwicklungsland
entwicklung
entwickelungshelfer
entwickeln
entwertung
entwischen
entwurf
entwurzeln
entwässern
entwässerung
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان