1 . خوشحال
[صفت]

erfreut

/ɛɐ̯ˈfʀɔɪ̯t/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: erfreuter] [حالت عالی: erfreutesten]

1 خوشحال خرسند

مترادف و متضاد froh fröhlich glücklich
  • 1.Ich bin erfreut, Sie wieder zu sehen.
    1. من خوشحالم که شما را دوباره می‌بینم.
über etwas (Akk.) erfreut
از چیزی خوشحال بودن
  • Der Vorstand war erfreut über die Gewinne.
    هیئت‌مدیره از سودها خوشحال بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان