خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بزرگشدن
[اسم]
das Erwachsenwerden
/ɛɾvˈaxzənvɜdən/
غیرقابل شمارش
خنثی
[ملکی: Erwachsenwerdens]
1
بزرگشدن
1.Lass uns etwas trinken, dein Erwachsenwerden feiern.
1. بیا چیزی بنویسم و بزرگشدنت را جشن بگیریم.
2.Weißt du, manchmal ist das Erwachsenwerden schwer.
2. میدانی، گاهی اوقات بزرگشدن سخت است.
تصاویر
کلمات نزدیک
erholungsgebiet
erfolgskurs
erfahrungsbericht
entlanglaufen
entlanggehen
europameisterschaft
exposition
extremsport
extremsportart
facebook
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان