1 . پروتستان
[صفت]

evangelisch

/evaŋˈɡeːlɪʃ/
غیرقابل مقایسه

1 پروتستان

مترادف و متضاد protestantisch
  • 1.Ich habe mir ein evangelisches Gesangbuch gekauft.
    1. من برای خودم یک کتاب سرودهای مذهبی پروتستان خریدم.
  • 2.Mein Mann ist katholisch, ich bin evangelisch.
    2. شوهر من کاتولیک است، من پروتستان هستم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان