خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بدننما
[اسم]
der Exhibitionist
قابل شمارش
مذکر
1
بدننما
فرد دارای اختلال عورتنمایی
تصاویر
کلمات نزدیک
exfreund
exerzieren
exemplarisch
exemplar
exempel
exhibitionistisch
exil
exilregierung
existentiell
existenz
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان