1 . وجود
[اسم]

die Existenz

/ɛksɪsˈtɛnʦ/
قابل شمارش مونث
[جمع: Existenzen] [ملکی: Existenz]

1 وجود هستی

  • 1.Die Existenz von Leben auf anderen Planeten ist nicht bewiesen
    1. وجود زندگی در سیارات دیگر ثابت نشده‌است.
  • 2.Ich wusste bis jetzt nichts von der Existenz dieser Dateien.
    2. من تا الان از وجود این داده‌ها اطلاعی نداشتم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان