خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . فندک
[اسم]
das Feuerzeug
/ˈfɔɪ̯ɐˌʦɔɪ̯k/
قابل شمارش
خنثی
[جمع: Feuerzeuge]
[ملکی: Feuerzeug(e)s]
1
فندک
1.Das Feuerzeug funktioniert nicht.
1. فندک کار نمیکند [روشن نمیشود].
2.Ist das Feuerzeug neu?
2. آیا این فندک جدید است؟
تصاویر
کلمات نزدیک
feuerwerk
feuerwehrmann
feuerwehrleute
feuerwehrfrau
feuerwehrauto
feuilleton
feurig
fev
ferienwohnung
fiaker
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان