1 . تامین مالی کردن
[فعل]

finanzieren

/finanˈtsiːʀən/
فعل گذرا
[گذشته: finanzierte] [گذشته: finanzierte] [گذشته کامل: finanziert] [فعل کمکی: haben ]

1 تامین مالی کردن پول پرداختن، پول تامین کردن

  • 1.Ich weiß nicht, wie ich das Auto finanzieren soll.
    1. من نمی دانم چطور پول این ماشین را پرداخت کنم.
  • 2.Wir müssen jemanden finden, der das Projekt finanziert.
    2. ما باید کسی را پیدا کنیم که پول پروژه را بپردازد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان