خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . (عمل) انداختن و کشیدن تور ماهیگیری
[اسم]
der Fischzug
قابل شمارش
مذکر
1
(عمل) انداختن و کشیدن تور ماهیگیری
تصاویر
کلمات نزدیک
fischzucht
fischwerbung
fischwanderung
fischvergiftung
fischsaurier
fischöl
fiskaljahr
fiskalpolitik
fistel
fistelstimme
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان