خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . گوشت
[اسم]
das Fleisch
/flaɪ̯ʃ/
غیرقابل شمارش
خنثی
[ملکی: Fleisch(e)s]
1
گوشت
گوشت قرمز
1.Fleisch mag ich nicht.
1. من گوشت دوست ندارم.
2.Isst du Putenfleisch?
2. گوشت بوقلمون میخوری؟
3.Ist das Fleisch zart?
3. آیا این گوشت نرم است؟
تصاویر
کلمات نزدیک
flehen
flegeln
flegelhaft
flegelei
flegel
fleischbrühe
fleischer
fleischerei
fleischfressend
fleischfresser
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان