خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . قصاب
[اسم]
der Fleischer
/ˈflaɪ̯ʃɐ/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: fleischer]
[ملکی: fleischers]
[مونث: fleischerin]
1
قصاب
1.Der Fleischer in der Gaststraße macht ausgezeichnete Wurst.
1. قصاب در "گاستاشتراسه" سوسیسهای بینظیری درست میکند.
تصاویر
کلمات نزدیک
fleischbrühe
fleisch
flehen
flegeln
flegelhaft
fleischerei
fleischfressend
fleischfresser
fleischig
fleischbrühe
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان