خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . صلح
[اسم]
der Frieden
/ˈfʀiːdn̩/
قابل شمارش
مذکر
[جمع: Frieden]
[ملکی: Friedens]
1
صلح
1.Alle Menschen wären glücklich, wenn Frieden wäre.
1. همه مردم خوشحال می بودند، اگر صلح می بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
friede
frey
frevelhaft
frevel
freut mich
friedensnobelpreis
friedfertig
friedfertigkeit
friedhof
friedlich
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان