خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . فودر
[اسم]
das Fuder
قابل شمارش
خنثی
1
فودر
(واحد اندازهگیری مایعات)
تصاویر
کلمات نزدیک
fuchteln
fuchtel
fuchsteufelswild
fuchsen
fuchs
fuge
fuggerei
fuhre
fulltimejob
fulminant
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان