خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بینظیر
[صفت]
fulminant
/fʊlmiˈnant/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: fulminanter]
[حالت عالی: fulminantesten]
1
بینظیر
عالی
مترادف و متضاد
brillant
großartig
1.Da war ein fulminanter Erfolg.
1. این یک موفقیت عالی بود.
2.Das Feuerwerk war fulminant.
2. آتشبازی بینظیر بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
fulltimejob
fuhre
fuggerei
fuge
fuder
fummeln
fund
fundament
fundamental
fundamentalismus
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان