خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . متمرکز
[صفت]
geballt
/ɡəˈbalt/
غیرقابل مقایسه
1
متمرکز
1.Die Tatsachen, die auf einem begrenzten Gebiet geballt sind.
1. حقیقتهایی که در حوزههایی محدود متمرکز هستند.
2.mit geballter Energie
2. با انرژی متمرکز
تصاویر
کلمات نزدیک
gezwungenermaßen
gezwungen
gezwitscher
gezogen
geziert
gefühlsmäßig
gegebenenfalls
gehaltsabrechnung
gelegenheitsjob
gemischt
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان