خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ترکیب
[صفت]
gemischt
/ɡəˈmɪʃt/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: gemischter]
[حالت عالی: gemischtesten]
1
ترکیب
مخلوط، آمیزه
1.gemischter Wald
1. جنگل ترکیبی
2.Mit gemischten Gefühlen trat sie ihren neuen Job an.
2. او با احساسهایی ترکیبی وارد کار جدیدش شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
gelegenheitsjob
gehaltsabrechnung
gegebenenfalls
gefühlsmäßig
geballt
gepäckschein
geschlechtlich
geschmacksache
geschäftsbericht
geschäftsführung
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان