خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . زاده
2 . زاده
[صفت]
gebiert
قابل مقایسه
1
زاده
متولد
2
زاده
متولد
تصاویر
کلمات نزدیک
gebhardt
gebeten
gebet
geben sie mir etwas zum einschlafen.
geben sie mir etwas gegen die schmerzen.
gebiet
gebieten
gebieter
gebieterisch
gebietsanspruch
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان