خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مخالف
2 . مقابل
3 . به سمت
4 . برای درمان
5 . در ازای
6 . حدود (ساعت)
7 . نسبت به
[حرف اضافه]
gegen
/ˈɡe.ɡən/
[همراه: accusative]
1
مخالف
مترادف و متضاد
wider
gegen etwas (Akk.) sein
مخالف چیزی بودن
1. Das ist gegen die Vorschrift.
1. این مخالف قانون هست.
2. Ich bin gegen die neuen Arbeitszeiten.
2. من مخالف ساعات کار جدید هستم.
3. Ich bin gegen diese Lösung.
3. من مخالف این راهحل هستم.
2
مقابل
در مقابل
1.Sie müssen gegen den Hunger in der Welt kämpfen.
1. آنها باید مقابل گرسنگی در دنیا بجنگند.
2.Wer spielt gegen wen?
2. کی مقابل کی بازی میکند؟
3
به سمت
در جهت
مترادف و متضاد
in Richtung auf
zu
1.Ich bin gegen einen Baum gefahren.
1. من به سمت یک درخت رانندگی کردم.
2.Sie ging langsam gegen die Tür.
2. او آرامآرام به سمت در رفت.
4
برای درمان
برای بهبود
مترادف و متضاد
für
Medikament/Mittel gegen (Krankheit)
دارو برای درمان (بیماری)
1. Gegen diese Krankheit ist noch kein Kraut gewachsen.
1. برای درمان این بیماری هنوز هیچ گیاهی روییده نشدهاست.
2. Haben Sie ein Mittel gegen Grippe?
2. آیا دارویی برای درمان آنفولانزا دارید؟
5
در ازای
با
مترادف و متضاد
im Austausch für
1.Diese Arznei ist nur gegen Rezept erhältlich.
1. این دارو فقط با نسخه پزشک در دسترس است.
2.Wir liefern nur gegen bar.
2. ما فقط در ازای پول نقد تحویل میدهیم.
6
حدود (ساعت)
مترادف و متضاد
ungefähr
1.Ich bin gegen 14 Uhr wieder da.
1. من حدود ساعت 14 دوباره اینجا هستم.
2.Wir treffen uns gegen acht Uhr.
2. ما همدیگر را حدود ساعت هشت ملاقات میکنیم.
7
نسبت به
مترادف و متضاد
im Vergleich zu
1.Gegen dich bin ich noch ein Anfänger.
1. من نسبت به تو هنوز خیلی تازهکار هستم.
2.Gegen gestern ist es heute kalt.
2. امروز هوا نسبت به دیروز سرد است.
تصاویر
کلمات نزدیک
gegebenenfalls
gegeben
gegangen
gegacker
gefüllt
gegend
gegeneinander
gegenfahrbahn
gegensatz
gegenseitig
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان