خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . داروی مقابله (با بیماری)
[اسم]
das Gegenmittel
قابل شمارش
خنثی
1
داروی مقابله (با بیماری)
تصاویر
کلمات نزدیک
gegenmaßnahme
gegenliebe
gegenleistung
gegenklage
gegenkandidatur
gegenoffensive
gegenpart
gegenpol
gegenprobe
gegenreaktion
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان