1 . نمودار
[اسم]

die Grafik

/ˈɡʀaːfɪk/
قابل شمارش مونث
[جمع: Grafiken] [ملکی: Grafik]

1 نمودار

مترادف و متضاد Diagramm Illustration Zeichnung
  • 1.Der Ablauf ist in der unteren Grafik dargestellt.
    1. روند در نمودار زیر نمایش داده شده ‌است.
  • 2.Die Grafik zeigt die Temperaturen im letzten Jahr.
    2. این نمودار دمای هوا در سال قبل را نشان می‌دهد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان