خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . از چارچوب گذشتن
[عبارت]
grenzen überschreiten
/ɡrˈɛntsən ˌyːbɜʃrˈaɪtən/
1
از چارچوب گذشتن
تخطی کردن، از حدوحصر گذشتن
1.Ich werde alle Grenzen überschreiten, um sie zu beschützen.
1. من از تمام حدوحصرها میگذرم تا شما را نجات دهم.
2.Wir wissen, dass Märkte Grenzen überschreiten.
2. ما میدانیم که فروشگاهها از چارچوب (خود) میگذرند.
تصاویر
کلمات نزدیک
experimentierstadium
umsetzbar
durchschreiten
trefferquote
anschmiegsam
erbsubstanz
richtigliegen
magister
magisterarbeit
mail
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان