خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نگاه کردن
[فعل]
gucken
/ˈkʊkən/
فعل ناگذر
[گذشته: guckte]
[گذشته: guckte]
[گذشته کامل: geguckt]
[فعل کمکی: haben ]
صرف فعل
1
نگاه کردن
تماشا کردن
1.Guck doch mal! Es schneit.
1. نگاه کن! برف میآید.
2.Was bedeutet dieses Wort? – Guck doch im Wörterbuch nach.
2. این واژه به چه معناست؟ - واژهنامه را نگاه کن.
تصاویر
کلمات نزدیک
guave
grüßen
grüß gott
grüß dich
grüß
guckloch
guerilla
guerilla-koch
gulasch
gulden
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان