خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . نمایشنامه رادیویی
[اسم]
das Hörspiel
/ˈhøːɐ̯ˌʃpiːl/
قابل شمارش
خنثی
[جمع: Hörspiele]
[ملکی: Hörspiel(e)s]
1
نمایشنامه رادیویی
1.Ich habe gestern Ihr Hörspiel gehört.
1. من دیروز نمایشنامه رادیویی شما را شنیدم.
2.Schade, dass es ein Hörspiel war und nicht die Wirklichkeit.
2. حیف که این نمایشنامه رادیویی و نه واقعیت بود.
تصاویر
کلمات نزدیک
hörsaal
hörrohr
hörnchen
hörig
hörerschaft
hörtext
hörweite
höschen
hüben
hübsch
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان