خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . جستوخیز کردن
[فعل]
hüpfen
/hˈʏpfən/
فعل ناگذر
[گذشته: hüpfte]
[گذشته: hüpfte]
[گذشته کامل: gehüpft]
[فعل کمکی: sein ]
صرف فعل
1
جستوخیز کردن
پریدن
مترادف و متضاد
hopsen
springen
1.Das Kind hüpfte über die Pfütze.
1. بچه بالای چاله آب میپرید.
2.Der Vogel hüpfte von Ast zu Ast.
2. پرنده از شاخهای به شاخه دیگر میپرید.
تصاویر
کلمات نزدیک
hüne
hülsenfrucht
hülse
hüllen
hülle
hürde
hürdenlauf
hüsteln
hüten
hütte
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان