1 . توازن 2 . هارمونی (موسیقی)
[اسم]

die Harmonie

/ˌhaʁmoˈniː/
قابل شمارش مونث
[جمع: Harmonien] [ملکی: Harmonie]

1 توازن هماهنگی، سازگاری

مترادف و متضاد Einstimmigkeit Übereinstimmung Zusammenklang
  • 1.Er sagte: Die Chinesen glauben an die Harmonie zwischen Mensch und Natur.
    1. او گفت:« چینی‌ها به هماهنگی میان انسان و طبیعت معتقد هستند.»
  • 2.Zwischen den Partnern herrschte eine gute Harmonie.
    2. بین دو زوج یک سازگاری خوب برقرار است.

2 هارمونی (موسیقی)

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان