خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . در خانه
[اسم]
die Haustür
/ˈhaʊ̯sˌtyːɐ̯/
قابل شمارش
مونث
[جمع: Haustüren]
[ملکی: Haustür]
1
در خانه
ورودی خانه
1.Die Haustür hat meistens ein besonders sicheres Schloss.
1. در خانه، اغلب یک قفل خاص ایمن دارد.
2.Sie waren direkt auf meinem Schreibtisch, neben der Haustür.
2. آنها دقیقا کنار در خانه، روی میز تحریر من بودند.
تصاویر
کلمات نزدیک
haustier
haustausch
haussuchungsbefehl
haussuchung
hausschuhe
hausverwaltung
hausapotheke
haut
hautarzt
hautausschlag
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان