خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پیکرهتراشی
[اسم]
die Holzschnitzarbeit
/hˈɔltsʃnɪtsˌaɾbaɪt/
قابل شمارش
مونث
[جمع: Holzschnitzarbeiten]
[ملکی: Holzschnitzarbeit]
1
پیکرهتراشی
1.Ich kann ihn gut für meine Holzschnitzarbeiten gebrauchen!
1. من میتوانم به خوبی از آن (وسیله) برای پیکرهتراشیهایم استفاده کنم.
2.Seine Holzschnittarbeiten wurden auf vielen nationalen Ausstellungen gezeigt.
2. پیکرهتراشیهای او در بسیاری از نمایشگاههای بینالمللی به نمایش گذاشته شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
hochwertig
hochschulabschluss
hochleistungs-kamera
hobbyverein
hobby-jogger
hongkong
hündchen
hundebesitzer
hundefriseur
hundesitter
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان