خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تزریق کردن
[فعل]
injizieren
فعل گذرا و ناگذر
صرف فعل
1
تزریق کردن
تصاویر
کلمات نزدیک
injektion
initiator
initiative
initiale
inhuman
inkarnation
inklusive
inkognito
inkompetent
inkompetenz
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان