خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . علاقه
[اسم]
das Interesse
/ɪnˈtʁɛ.sə/
غیرقابل شمارش
خنثی
[ملکی: Interesses]
1
علاقه
(موضوع مورد) علاقه
1.An Sport habe ich kein Interesse.
1. من به ورزش علاقهای ندارم.
2.Ich habe viele Interessen: Sport, Lesen, Handarbeit, Tanzen.
2. من علایق زیادی دارم: ورزش، مطالعه، کارهای دستی، رقص.
3.Sie hat großes Interesse an diesem Thema.
3. او به این موضوع علاقه زیادی دارد.
تصاویر
کلمات نزدیک
interessanterweise
interessant
intercityzug
intercity-express
interaktiv
interessehalber
interessengebiet
interessengruppe
interessent
interessenverband
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان