1.Das Wetter macht uns häufig einen Strich durch die Rechnung.
1.
هوا اغلب برنامه ما را به هم میریزد.
2.Er glaubte an einen ruhigen Lebensabend im neuen Eigenheim, aber das Hochwasser hat ihm einen Strich durch die Rechnung gemacht.
2.
او به یک عصر آرام در خانه جدید فکر میکرد ولی سیل برنامه او را به هم ریخت.
توضیحاتی در رابطه با این عبارت
معنی تحتاللفظی این عبارت "خطی بر روی صورتحساب کسی کشیدن" است و احتمالا به علت آنکه صورتحسابی که دارای خط خوردگی است اعتبار ندارد کنایه از "برنامه (کسی را) به هم ریختن" دارد.