1 . (کسی را) تحت کنترل داشتن
[عبارت]

jemanden um den kleinen Finger wickeln

/ˈjeːmandən ʊm deːn ˈklaɪ̯nən ˈfɪŋɐ ˈvɪkəln/

1 (کسی را) تحت کنترل داشتن (بر کسی) به آسانی تاثیر گذاشتن

  • 1.Deine kleine Tochter wickelt Dich um den Finger, wie sie will, stimmts?
    1. دختر کوچک تو به آسانی آنگونه که می‌خواهد تو را تحت کنترل دارد. درسته؟
  • 2.Es war für Lisa ein Leichtes, ihn um den kleinen Finger zu wickeln.
    2. این برای "لیزا" ساده بود که او را تحت کنترل داشته باشد.
توضیحاتی در رابطه با این عبارت
معنی تحت‌اللفظی این عبارت "کسی را به دور انگشت کوچک پیچیدن" است. احتمالا از آن جهت که انگشت کوچک یکی از ضعیف‌ترین اندام های بدن است و تنها پیچیدن چیزهای ضعیف و انعطاف پذیری مانند علف و نخ به دور آن امکان پذیر است؛ این عبارت کنایه از کنترل آسان کسی و یا "به آسانی تاثیر گذاشتن" دارد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان